مقدمه افسانه زندگیت رو پیدا کن
همه ما دو زندگی داریم؛ یکی زندگی است که در حال حاضر داریم و دیگری آن زندگی که در رؤیاهایمان است و همیشه آرزوی آن را داشتهایم و در درونمان آن را احساس میکنیم. حال وقت آن رسیده تا بتوانیم زندگی افسانهای خود را پیدا کنیم.
اگر احساس میکنید از شرایط حاضر خود لذت نمیبرید و از زندگی شخصی و کاری خود ناراضی هستید، اگر فکر میکنید گمشدهای دارید که باید آن را بیابید یا اینکه کاری هست باید حتما آن را انجام دهید، پس حتما این کتاب را مطالعه کنید.
من به عنوان یک مدرس دانشگاه، واقعا ناراحت میشوم وقتی میبینم افراد توانمند میتوانند چه جایگاه شغلی فوقالعادهای داشته باشند و به زندگی دلخواهشان برسند، اما در زندگی کارمندی گیر افتادهاند و هر روز با نفرت سر کارشان حاضر میشوند و حسرت زندگی نکرده خود را میخورند. این افراد به کشف رسالت زندگی اعتقادی ندارند و معمولا اعتمادبهنفس پایینی دارند. در نتیجه راه راحتتر را انتخاب میکنند و به همین زندگی قانع میشوند؛ چون احساس امنیت میکنند و جسارت تغییر در زندگیشان را ندارند.
کشف افسانه زندگی برای داشتن یک زندگی ایدئال و پرثمر ضروری است و مهمتر از همه آنکه به ما کمک میکند تا بفهمیم واقعا چه کسی هستیم. کشف گوهر وجود به شما کمک میکند کاری را که عاشق انجامدادن آن هستید، پیدا کنید و بتوانید به بهترین وجه آن را انجام دهید.
چنانچه قصد تغییر و تحول در کار و شغل خود دارید و به دنبال منافع مالی و آزادی بیشتر در حرفه خود هستید و میخواهید سبک زندگی کاری خود را بهتر کنید، این کتاب برایتان مفید است. اگر میخواهید تغییری در روابط شخصی و خانوادگیتان ایجاد کنید و آن را بهبود ببخشید، از این کتاب کمک بگیرید. این کتاب برای افرادی مفید است که معنای زندگی را درک نکردهاند.
هدف من از نوشتن این کتاب، شناخت قدرت درونی، تواناییها، استعدادها و علایقی است که خداوند در درون همه ما قرار داده است. قصد من کمک به همه افرادی است که نمیتوانند از زندگیشان لذت ببرند؛ چون مأموریت خود را در این دنیا کشف نکردهاند. این کتاب برای هرکسی که میخواهد از زندگیاش احساس رضایت داشته باشد و از آن در هر لحظه لذت ببرد، مفید است.
قبل از اینکه شروع کنیم از شما میخواهم مانند یک کودک خیالپردازی کنید و دنیای افسانهای خود را در ذهنتان بسازید. چند سال پیش یک داستان خیلی جالب خواندم درباره دختربچه ششسالهای که در مهدکودک یک نقاشی کشیده بود. او غرق کشیدن نقاشی بود که معلم از او سؤال میکند: «چه چیزی میکشی؟»
دخترک بدون آنکه سرش را بلند کند، میگوید: «دارم عکس خدا را میکشم».
معلم شگفتزده میگوید: «ولی هیچکس نمیدونه خدا چه شکلیه؟».
دختر کوچولو میگوید: «تا چند لحظه دیگر همه میدونن».
من عشق این داستان شدم؛ چون میتوانیم خیالپردازی را از کودکان یاد بگیریم. یاد بگیریم که چطور محدودیتهایمان را فراموش کنیم و به قدرت تخیلمان اجازه دهیم به پرواز درآید.
شما بیشتر از آنچه فکر میکنید، قدرتمند هستید؛ فقط کافی است از نیروی خلاق درونتان آگاه شوید و سپس به هر آرزویی که دارید، خواهید رسید.
خیلی از افراد نمیدانند توانایی خلق هر آنچه را که در زندگی واقعا بخواهند، دارند و خود را یک عمر محکوم به زندگیای میکنند که دوست ندارند؛ اما شما با انتخاب این کتاب دیگر جزء این افراد نیستید. به شما تبریک میگویم و امیدوارم با خواندن این کتاب و انجام قدم به قدم هر فصل بتوانید افسانه زندگیتان را پیدا کنید. اگر واقعا قصد انجام این کار را دارید، باید طرز فکر فعلیتان را تغییر دهید؛ زمانی که طرز فکرتان را تغییر دهید، احساستان نیز تغییر میکند و میتوانید احساس خوشبختی داشته باشید.
امیدوارم این کتاب تلنگری باشد برای رسیدن به زندگی افسانهایتان.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.